مدیریت کردن آدمهای بی انگیزه کاره خیلی دشواری است.
پس خودتان را اصلا درگیر این قضیه نکنید و اصلا آن هارا رو استخدام نکنید تا مجبور به انجام این کار نباشید.
افراد متفاوت، مدیریت متفاوتی را لازم دارند. خودتون را وفق بدهید، انعطافپذیر باشید تا متوجه شوید چه چیزی باعث میشود هرکدوم از اعضای تیم شما به بالاترین سطح عملکردی خودش برسد.
به طورمداوم و مستقیم بازخورد بدهید.
به عنوان یک مدیر، ساده است که صبر کنید و یک انتقاد بحرانی رو در لفافه بگویید، ولی این کار خودخواهانه به نظر می رسد. من تلاش میکنم در اولین فرصتی که بتوانم اتاق کنفرانس رو برای برگذاری جلسه با آن شخص داشته باشم، بازخوردم را منتقل کنم، و برای یک جلسه رسمی رو در رو در روزهای بعد صبر نمیکنم.
بازیکنان و کارکنان خوب ،عاشق شنیدن نظرات انتقادی در مورد عملکردشان هستند، و وقتی بازیکنان متوسط تلاشی برای شنیدن بازخوردهای مربوط به خودشان نمیکنند، واقعا ناراحت میشوند. بازیکنان خوب خودتان را با ارائه بازخورد عملی برای همه افراد تیم، و تشخیص عملکردهای برتر، راضی نگه دارید.
ارتباط سختترین کاری است که شما انجام میدهید. وقت زیادی بر روی ارتباطات خودتان و هم روی بهبود ارتباط اعضای تیم خود بگذارید.
سریع اخراج کنید!
اگر کسی که کارش را بد انجام میدهد را زود اخراج نکنید، ممکنه کسانی که کارشان رو خوب انجام میدهند رو هم از دست بدهید. تاثیر کسی که کارش را بد انجام میدهد،بر روی کسی که کارش را خوب انجام میدهد رو دست کم نگیرید!
تیم شما حتی میتواند با افراد کمتر، سریعتر حرکت کند.
و نهایتا اخراج کسی که کارش خوب نیست، آسونتر از این است که به خاطر تمام شدن سرمایه، مجبور شوید یک کارمند خوب را اخراج کنید. پس کسی که کارش را بد انجام میدهد اخراج کنید، قبل از اینکه مجبور بشوید شخصی را که کارش را خوب انجام میدهد رو اخراج کنید.
افراد باید احساس کنند که به خواسته هایشان گوش داده اید.
برای گوش دادن وقت بگذارید (ممکن است حق با شما نباشد)، بعدا تصمیم بگیرید و اون تصمیم رو توضیح بدهید. تا زمانی که متوجه نشده اید چرا تصمیمی گرفته شده است، تفسیری روی نظر دیگران ندهید..
ارائه دادن توضیح و دلیل برای اینکه چرا شما تصمیمی را گرفته اید، راهی برای بهبود فرایند تصمیم گیری شما است. هدف اصلی این است که در فرایند کاری مدیر حداقل تصمیمات رو بگیرد، و برای این امر تیم شما باید بداند چگونه تصمیمات خوب را بگیرد..
وقتی برای تیم خود هدفگذاری میکنید، موفقیت روبه طور واضح تعریف کنید و بدون کسب اطلاعات جدید، تعریف رو تغییر ندهید. از سوی دیگر، زمانی که حقایق تغییر میکند، اهداف خودتان رو دوباره ارزیابی کنید. اهدافی سخت اما دستیافتنی را تنظیم کنید.
استخدام دوستانتان میتواند بسیار مفید باشد، چراکه ارتباط آسونتر میشود، و دوستانتان احتمالا باهوش و با استعداد هستند. اما ممکن است این کار به قیمت چیزهایی مثل تجربه و یا دامنه تخصص تموم بشود..
تیم های ماموریت گرا، از نظر رقابتی یک مزیت هستند چون ۱) استخدام و ۲) ایجاد انگیزه را آسانتر میکنند
هر تصمیمی بین یک فرد و مدیر گرفته شود (مثلا ارتقاء شغلی، جلسات رودرروی مداوم، احضار شدن به جلسه) فقط بین مدیر و آن فرد نیست، بلکه روی تمام افراد تیم اثر میگذارد. به عنوان مثال اگر قصد دارید کسی رو ارتقا بدین، اول مطمئن شوید که بقیه افراد تیم متوجه میشوند که چرا آن فرد ارتقا پیدا کرده و چه کاری باید انجام بدهند تا همان جایگاه رو به دست بیاورند.
ضررهای آگاه نبودن نسبت به یک نقطه ضعف، از داشتن اون نقطه ضعف بیشتر است، پس برای خودآگاهی تلاش کنید.
به شما پیشنهاد میکنیم برای استخدام موفق نیرو ، در اداره یا سازمان خود ،حتما از ویدئو زیر بازدید کنید.
گرفتار مدیریت ذرهبینی هستید؟
گاهی اوقات مجبور هستید روی پروژه بزرگی که منابع زیادی نیاز دارد و به نتیجه نمیرسد شرط بندی کنید. مراقب تلفات روحی تیمتان باشید. همه تحمل شکستهای مکرر رو ندارند. اگر شما یکی از بنیانگذاران هستید، احتمالا به این موضوع بیشتر از تیمتان عادت دارید. یک روش خوب این است که کارهای تکراری را با کارهای پرریسک تر و بزرگتر ترکیب کنید تا انرژی تیمتان رو بازسازی کنید.
اما نباید هیچ ویژگیای را به عنوان یک راه حل جادویی مطرح کنید، و شکست فردی با حسن نیت رو به عنوان هزینه لازم برای تجربه چیزهای جدید نشان بدهید. شرکت شما نمونهای از شرط بندیهای شماست
ادامه دارد…
مشاهده مقالات بیشتر
مدیر بازاریابی و نقش آن در موفقیت سازمان
معرفی مشاور مدیریت حرفه ای و بررسی وظایف آن
۶نکته برای پیشرفت در مدیریت کسب و کار های کوچک