برای اینکه بتوانید به خوبی در کنار دیگران کار کنید، باید توانایی های خود را در مدیریت ، رهبری و تقویت کرده و به یک فرد حرفه ای تبدیل شوید.
شما به عنوان یک کارآفرین ، هر روز در حال یادگیری هستید. یادگیری در حین انجام کارها، خوشایند است؛ اما نمی توان از اهمیت یادگیری، قبل از ورود به ماجرا چشم پوشی کرد.
در ادامه، 15 نکته مدیریتی که مجموعه ای از تجربه ی کارآفرینان و مدیران موفق است، جمع آوری شده که شمارا به رهبری قدرتمند تبدیل میکند.
فهرست مطالب مقاله
Toggle1.هیچ وقت تسلیم نشوید.
کارآفرینی به این منظور نیست که تمامی تلاش ها را در یک هفته خلاصه کنید و شاهد نتایج دراز مدت آن باشید. کارآفرینی به کسانی تعلق خواهد داشت که به ایده ها ،توانایی ها و اعضای تیمی که به داشتن آن افتخار می کنند، ایمان دارند. به پایان نرساندن یک پروژه ی بزرگ یا کوچک، تنها به شما ضرر نمی رساند، بلکه به کسانی که هدایت آنها را به عهده دارید نیز آسیب می رساند
2.افرادی که در کنار شما حضوردارند، همه ی دارایی شما هستند.
اگر افراد مناسبی را انتخاب نکرده باشید،روند اجرای یک ایده ی ایده خوب برای شما صدها برابر دشوار تر خواهد شد. بهترین اشخاص و افراد ایده آل را برای پروژه های خود انتخاب کنید؛ پس از آن تلاش کنید تا این افراد را در روند کاری خود حفظ کنید.
3.هم استاد باشید و هم شاگرد.
روابطی که از احترام و آموزش متقابل تشکیل شده باشد ، بهترین روابط حرفه ای را تشکیل می دهند. شما به عنوان یک رهبر وظیفه دارید که میزان دانش و توانایی های اعضای تیم خود را گسترش دهید؛ خوب به هر حال، شما نیز به همان اندازه می توانید چیزهای مختلفی را از آنها یاد بگیرید.
4.قدرتمند باشید، نه بی روح.
کارکنان به رهبرانی که خودشان را باور ندارند،حس اعتماد ندارند. حتی اگروضعیت بی ثبات بود، شما باید روحیه ی مثبت و اعتماد به نفس خود را حفظ کنید. تصمیم هایی که از روی حدس و گمان گرفته می شوند، نه تنها روحیه ی شما را تحت تاثیر قرار می دهند، بلکه به اطرافیان نیز آسیب می رسانند.
5.یک کسب و کار در حال رشد و پیشرفت، به افراد در حال رشد نیاز دارد.
تقریبا تمامی اشخاص،وظیفه ای را در یک پروسه در سازمان یا اداره خود به عهده دارند. یک تجربه ی حرفه ای مثبت، نه تنها توسعه را شامل می شود، بلکه به گرایش مثبت رو به رشد و آموزش نیز منجر می شود. اشتباهات کوچک را سرزنش نکنید،ببخشید و دست از آموزش اعضای تیم خود برندارید.فرصت هایی را در اختیار دنبال کنندگان خود بگذارید تا بیاموزند و افراد بهتری باشند.
6.شکست یک واقعیت است، با آن کنار بیایید!
هیچ کسب و کاری وجود ندارد که با شکست مواجه نشده باشد. به جای اینکه نا امید شوید، شکست هایتان را تجربه ای برای یادگیری و رشد بدانید. هرگز به خودتان اجازه ندهید که پروژه یا کسب و کاری را به طور کل رها کنید، آنهم به این دلیل که با چند شکست کوچک روبرو بوده اید.
7.برگزاری جلسه با کارمندانتان را فراموش نکنید.
جلسات کاری با تمام مزایا و معایب، قسمتها و دقایقی دارند که حداکثر خروجی از آنها دریافت میشود و باید این قسمتها را افزایش دهیم. هدف از نشستهای روزانهی تیم، گرد هم آوردن اعضا و هماهنگ کردن وظایفی است که هرکدام از آنها در یک بازهی زمانی کوتاهمدت به عهده دارد.ریتم این نشستها از اهمیتی حیاتی برخوردار است.
8.یک ماهی بزرگ در یک حوضچه ی کوچک بودن، بهترین شانس برای موفقیت است.
اگر یک ماهی کوچک باشید، نمی توانید جمعیت یک حوضچه ی بزرگ را مدیریت کنید؛ در عوض می توانید شرایط را تغییر دهید. کنترل تیم هایی که توانایی مدیریت آنها را ندارید، به عهده نگیرید و اقتدار کلی خود را با احترام حفظ کنید.
9. مدیران موفق ، نظرات کارکنان خود را می خواهند.
کارکنان شما یک منبع پایانناپذیر از ایده هستند که ممکن است بسیاری از آنها هرگز به ذهن شما نرسیده باشد. هنگامی که از آنها بخواهید که نظرات و ایدههای خود را بگویند، به آنها میگویید که ایدههای آنها برای شما ارزشمند است.
10برای رقابت در سطح کشوری باید تیم بزرگی را تشکیل دهید.
سطوح کشوری از رقابت و استعدادهای فراوان انباشته شده است. برای ورود و ماندگاری در این سطح باید تیمی از استعدادها، شخصیت ها و مهارت های مختلف را جمع آوری کرده و یک هدف مشخص را برای آنها تعیین کنید.
11.از عملکردها و اشخاصی که شما را متوقف کرده و یا به عقب می کشند، دوری کنید.
هیچ دلیلی وجود ندارد که افراد یا پروژه هایی که شما را به سطوح پایین تر می کشانند را حفظ کنید. اگر رفتار، عملکرد و یا مهارت های یک نفر، با سلایق و فرهنگ شرکت شما سازگار نیست، اجازه ی رفتن آنها را صادر کنید. همین شرایط برای فرصت هایی که شما را به سمت هدف نهایی نمی برند نیز صدق می کند.
12.متواضع بمانید.
ضمیر خود را با رهبری اشتباه نگیرید. مدیران موفق ، میدانند که استحکام و عزم راسخ یکی از مولفه های کلیدی است، اما قدرت اینطور نیست. همان رهبری باشید که اگر خودتان هم بودید، با آغوش باز از او پیروی می کردید.
13. مدیران موفق کسانی هستند که اعتماد کردن به آنها آسان است.
منظور از رهبر بودن، اینگونه نیست که در جای خود نشسته و دائما فرمان صادر کنید؛ بلکه برعکس به معنای این است که خودتان نیز درگیر کار شوید و هوشیار باقی بمانید. در حقیقت، مدیران موفق به عنوان یک رهبر باید سخت کوش ترین فرد شرکت خودشان باشند. این کار ذهنیت کار کردن در شرکت را برای شما ایجاد می کند؛ همین مساله باعث می شود که رهبری موثرتری داشته باشید و ارتباطات قوی تری را میان اعضای تیم خود ایجاد کنید.
14.قبل از آغاز برنامه های اجرایی، به خوبی درباره ی آنها فکر کنید.
زمانی که بدون برنامه ریزی و کورکورانه وارد یک جریان می شوید، اعضای تیم را نیز با خودتان به پایین می کشید. قبل از برداشتن اولین گام باید مطمئن شوید که خود و اعضای تیمتان را وارد گرفتاری جدید نخواهید کرد. احتیاط شرط عقل است.
15.مدیریت یعنی پایبندی به قوانین!
سخن گفتن از مدیریت بدین معنا نیست که انسان چگونه بتواند یک اداره و یا سازمان مشخص را اداره نماید؛ بلکه مراد از مدیریت این است که ما چه قوانینی را برای مدیریت داشته باشیم و چگونه بتوانیم در هر شرایط و زمان خود را به آن قوانین پایبند بدانیم.
با رشد شرکت، چشم اندازهای شما نیز باید رشد کنند. به خودتان و اعضای تیمتان اجازه ندهید که به همین شرایط فعلی و اهدافی که به آن دست یافته اید راضی شوند. چشم انداز های خود را گسترش دهید و آن را با دیگران به اشتراک بگذارید.
مشاهده مقالات بیشتر
بهترین روش مدیریت به چه صورت به وجود می آید؟
۴۰ روش اصول فن بیان درهنگام برخورد با مشتری
تاثیر فن بیان و نفوذ کلام در زندگی